نیما!

روش تهیه سالاد لبو و کلم خوشمزه و عالیروش تهیه سالاد لبو و کلم خوشمزه و عالیسالاد لبو و کلم بسیار لذیذ است و شما می‌توانید آنرا در مدت دوران کوتاهی در خانه درست کنید و از خوردن آن لذت ببرید. سالاد لبو و کلم یک سالاد لذیذ و ساده و مخصوص فصل زمستان است که امیدواریم ازآن لذت ببرید.مواد لازم برای سالاد لبو با کلم :کلم سفید و قرمز خردشده از هر کدام 1 پیمانه چغندر پخته شده 2 شمارهآناناس خردشده یک دوم پیمانهگردو درشت خردشده یک چهارم پیمانههویج درشت خردشده 1 پیمانهکشمش پلویی یک دوم پیمانهماست یونانی به میزان لازمنمک، فلفل سیاه، فلفل قرمز به میزان لازمطرز تهیه سالاد لبو با کلم :کلم سفید و قرمز، آناناس و گردو را داخل کاسه اي ریخته و مخلوط کنید. هویج و کشمش رابه مواد افزوده و مخلوط کنید.ماست یونانی «یا سس مایونز»، نمک، فلفل سیاه و فلفل قرمز را داخل کاسه اي کوچک باهم مخلوط کرده و به مواد افزوده و مخلوط کنید.لبو رابا استفاده از چاقویی ورقه اي خردکرده «یا درشت رنده شده» و به مواد اضافه و سرو کنید. + نوشته شده در  یکشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۶ساعت 17:36&nbsp توسط نویسنده  |  نیما!...ادامه مطلب

    اكثريت عظيم روشنفكرانى كه مى‌شناسم در جست‌وجوى چيزى نيستند و هيچ كارى نمى‌كنند و به درد كارى نمى‌خورند. همه‌شان بد تحصيل كرده‌اند، به طور جدى مطالعه نمى‌كنند، درباره‌ى علوم فقط پر حرفى مى‌كنند، از هنر هم كم سر در مى‌آورند. همه‌شان خودشان را مى‌گي نیما!...ادامه مطلب

 

برای دیدارت آنقدر به صبوری نشستیم 

تا ماه برآید .

اما وقتی تو چشم هایت را بستی

ماه رفته بود.

***

گام هایت را با من یکی کن
بر زمین تلخ
هیچ چیز نمی روید
و آنچه مارا به هم میرساند
تنهایی ست.

...

"مهدی اخوان لنگرودی"

نیما!...

          ...چه کم تجربه است آن کس که گمان میکند، نشان دادن عقل و هوش موجب محبوبیت در جامعه میگردد، بلکه برعکس، این دو خصوصیت نزد اکثریت عوام ، خشم و نفرت ایجاد میکند. هر اندازه که نتوانند این خشم و نفرت را ابراز کنند و حتی آن را از خود هم پنهان کنن نیما!...ادامه مطلب

بی‌آنکه دیده بیند،                    در باغاحساس می‌توان کرددر طرحِ پیچ‌پیچِ مخالف‌سرای باد یأسِ موقرانه‌ی برگی که                            بی‌شتاببر خاک می‌نشیند. □ بر شیشه‌های پنجره                         آشوبِ شبنم است.ره بر نگاه نیستتا با نیما!...ادامه مطلب

هنوزدر فکرِ آن کلاغم در دره‌های یوش: با قیچی سیاهشبر زردی‌ِ برشته‌ی گندمزاربا خِش‌خِشی مضاعفاز آسمانِ کاغذی مات                          قوسی بُرید کج،و رو به کوهِ نزدیکبا غار غارِ خشکِ گلویش                             چیزی گفتکه کوه‌ها          بی نیما!...ادامه مطلب